چقدر خوب شد که زن شدیم ..!
کمد اتاقمان را به هم می ریزیم و همه چیز را از اوا سر جایش مرتب می گذاریم .
ان وقت فکر میکنیم اماده ایم برای گرفتن تصمیمات بزرگ!
وسط غم باد های روزانه شروع میکنیم به شستن ظرف ها و بازی کردن با کف روی سینک ظرفشویی ، تمام غم هایمان را همراه سرامیک های اشپزخانه می سابیم و می ساییم و با قدرت تر می ساییم ، جارو را محکم تر روی فرش میکشیم و فکر میکنیم تمام خوره های فکریمان از لوله جارو برقی بالا می رود ،دست به ساختن می زنیم ،شیرینی و کیک وغذاهای عجیب و غریب می پزیم و از خلق کردن هایمان حس بهتری میگیریم ، می نشینیم برای مرتب کردن فکرهایمان رج به رج کامواها را همراه فکرها می بافیم!
دکور خانه را عوض میکنیم و تنهایی با کشیدن مبل ها خودمان را از نفس می اندازیم و فکر می کنیم چه انتقامی !
بعد به جان خودمان و صورتمان و دست هایمان می افتیم.
داشتم فکر میکردم چه خوب است به جز پیاده رفتن و سیگار کشیدن های معمول مردها ما کارهای متنوع تری داریم برای مقابله با مشکلات..
چقدر خوب شد که زن شدیم ...
سلام خانومای پاپیونی اومدم با یه پست جدید لطفا حمایت کنین ریحان بانو دوستتون داره ..
لایک و کامنت فراموش نشه خوشگلای پاپیونی ♥
#شام #سوسیس #نان #بندری #سوسیس_بندری
...